یک نمونه تحلیل بنیادی سهام

عذر میخوام بنده دو سال هست که سهم خمهر را دارم و بعد از دو سال 20 درصد سود داده.سهم خزر را هم دارم که مستحضر هستین 20 فروردین افزایش سرمایه داشت و دیروز بازگشایی شد.سوال بنده این هست بنظر شما بهترین کار برای ادامه با این دو سهم چیست؟کدوم سهم رو مستعد رشد بهتر میبینین .سهام خمهر را کلا بفروشم و تبدیل به خزر کنم خوبه؟ ممنونم..فایل از تعداد خرید و قیمت سر به سر ارسال کردم.
نسبتهای مهم در تحلیل بنیادی سهام
دنیای اقتصاد : گروه بورس- در دنیای مجازی، مطالب زیادی پیرامون دو روش معروف تحلیل در بازار سهام یعنی «تکنیکی» و «بنیادی» منتشر شده است. در همین راستا، در «گشتی در وب» امروز به تارنمای پاپیروس رفتیم که محمد آیتیگاراز در یکی از مطالب آن به تشریح نسبتهای مهم در تحلیل بنیادی پرداخته است:
پری کوفمان تحلیلگر معروف بازار سرمایه در سال ۱۹۶۶ میلادی در مقابل صدها نفر که برای شنیدن سخنرانی او در مورد روشهای تحلیل بازار سرمایه گردآمده بودند، گفت: «اگر یک دقیقه وقت داشته باشید، به شما خواهم آموخت که چگونه در بازار سهام پول درآورید: سهم را پایین بخرید و بالا بفروشید! … حالا اگر ۵ یا ۱۰ سال وقت دارید، به شما یاد خواهم داد که یک سهم، چه موقع بالا و چه موقع پایین است.»تجزیه و تحلیل بنیادی از طریق مطالعه و بررسی شرایط اقتصادی، صنعت و وضعیت شرکت صورت می پذیرد. هدف اصلی از انجام این گونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام و ارزش ذاتی شرکتهاست. این تحلیل معمولا بر اطلاعات و آمار کلیدی مندرج در صورتهای مالی شرکت تمرکز میکند تا مشخص کند که آیا قیمت سهام ارزان یا گران است.
بخش قابل ملاحظهای از اطلاعات بنیادی، بر اقتصاد کلان، وضعیت صنعت و شرکت تمرکز دارد. رویکرد معمول در تحلیل شرکت، در برگیرنده چهار مرحله اساسی است:
۱) تعیین وضعیت کلی اقتصاد کشور
۲) تعیین وضعیت صنعت
۳) تعیین وضعیت شرکت
۴) تعیین ارزش سهام شرکت
وضعیت اقتصاد ملی از آن جهت مطالعه و بررسی میشود که مشخص کند آیا شرایط کلی برای بازار سهام مناسب است یا نه؟ تورم در چه وضعی قرار دارد؟ نرخهای بهره در حال افزایش است یا کاهش؟
آیا مصرفکنندگان کالاها را مصرف میکنند؟ تراز تجاری مطلوب است؟ اینها تنها بخشی از سوالاتی است که تحلیلگر بنیادی برای تعیین کردن تاثیرات شرایط اقتصادی بر بازار سهام با آنها مواجه است.
در مرحله دوم، وضعیت صنعتی که شرکت در آن قرار دارد بررسی میشود که تاثیر قابل توجهی بر نحوه فعالیت شرکت میگذارد. اگر وضعیت صنعت مطلوب نباشد، بهترین سهام موجود در یک صنعت نیز نمیتواند بازده مناسبی داشته باشد. به قول معروف سهام ضعیف در صنعت قوی، بهتر از سهام قوی در صنعت ضعیف است.
بعد از تعیین وضعیت اقتصاد و صنعت، خود شرکت نیز باید تجزیه و تحلیل شود تا از سلامت مالی آن اطمینان حاصل گردد. این تحلیل معمولا از طریق بررسی صورتهای مالی شرکت انجام میشود. از روی این صورتها میتوان نسبتهای مالی سودمندی را محاسبه کرد. نسبتهای مالی به پنج دسته اصلی تقسیم میشوند:
۱) نسبتهای سودآوری
۲) نسبتهای قیمتی
۳) نسبتهای نقدینگی
۴) نسبتهای اهرمی
۵) نسبتهای کارآیی (فعالیت)
هنگام تحلیل نسبتهای مالی شرکت نتایج حاصل باید با سایر شرکتهای موجود در آن صنعت مقایسه شود تا عملکرد شرکت، ارزیابی گردد. در ادامه از هر یک از نسبتهای مزبور یک نسبت انتخاب و در مورد آن توضیحات مختصری ارائه شده است.
حاشیه سود خالص
حاشیه سود خالص شرکت، یکی از نسبتهای سودآوری است که از تقسیم کردن سود خالص به کل فروش محاسبه میشود. این نسبت نشان میدهد که از یک تومان فروش شرکت، چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است. به عنوان مثال، حاشیه سود خالص ۳۰ درصد نشان می دهد که از یک تومان فروش محصولات شرکت، ۳ ریال سود خالص بهدست آمده است.
نسبت P/E
نسبت P/E (نسبت قیمت سهام به عایدی هر سهم) از طریق تقسیم کردن قیمت جاری سهام به عایدی هر سهم (EPS) در طول سال به دست میآید. این نسبت نشان میدهد که سرمایهگذار برای خریدن یک تومان از عواید شرکت، چقدر باید بپردازد. به عنوان مثال، اگر قیمت جاری سهام، ۲۰ تومان و عایدی هر سهم در چهار فصل گذشته، ۲ تومان باشد، آنگاه نسبت P/E، ۱۰ بهدست می آید. به عبارت دیگر برای خرید یک تومان از عواید شرکت باید ۱۰ تومان بپردازیم. البته انتظارات سرمایهگذاران از عملکرد آتی شرکت، نقش بسیار مهمی در تعیین نسبت P/E ایفا میکند. رویکرد متداول در تحلیلهای مالی این است که نسبتهای P/E شرکتهای موجود را در یک صنعت با یکدیگر مقایسه کنیم. اگر تمام شرایط دیگر یکسان باشد، شرکتی که P/E آن کمتر است، ارزش بهتری برای خرید دارد.
ارزش دفتری هر سهم
ارزش دفتری هر سهم شرکت، یکی از نسبتهای قیمتی است که از تقسیم کردن کل داراییهای خالص شرکت (داراییها منهای بدهیها) به کل سهام موجود آن بهدست میآید. ارزش دفتری هر سهم میتواند در تعیین این موضوع کمک کند که آیا سهام شرکت، کمتر یا بیشتر از حد قیمتگذاری شده است. اگر سهامی به قیمتی بسیار پایینتر از ارزش دفتری آن به فروش رود، میتواند نشانگر این باشد که این سهام، کمتر از ارزش واقعی خود، قیمتگذاری شده و احتمالا برای خرید مناسب است.
نسبت جاری
نسبت جاری یکی از نسبتهای نقدینگی است که از تقسیم کردن داراییهای جاری به بدهیهای جاری شرکت محاسبه میشود. این نسبت توانایی شرکت را برای پرداخت بدهیها و تعهدات جاری آن نشان میدهد. هر قدر این نسبت بالاتر باشد، قدرت نقدینگی شرکت نیز بالاتر خواهد بود. به عنوان مثال، اگر این نسبت ۳ باشد، بیانگر آن است که داراییهای جاری شرکت، برای پرداخت سه برابر بدهیهای جاری آن، کفایت میکند.
نسبت بدهی
نسبت بدهی شرکت، یکی از نسبتهای «اهرمی» است که از تقسیم کردن کل بدهیها به کل داراییهای شرکت محاسبه میشود. این نسبت نشان میدهد که کل داراییهای شرکت تا چه حد از طریق بدهیها تامین شده است.
به عنوان مثال، اگر نسبت بدهی
۴۰ درصد باشد، بیانگر آن است که ۴۰ درصد از داراییهای شرکت از طریق ایجاد بدهی یا قرض گرفتن تامین شده است. بدهیها همانند تیغ دولبه عمل میکنند، اگر شرایط کلی اقتصاد نامناسب و روند حرکت نرخهای بهره، فزاینده باشد، آنگاه شرکتهایی که نسبت بدهی بالایی دارند، با مشکلات مالی عدیدهای مواجه خواهند بود. اما اگر شرایط اقتصادی مناسب باشد، بدهی میتواند از طریق تامین مالی شرکت با هزینههای پایینتر، سودآوری را افزایش دهد.
پرسش و پاسخ
جهت استفاده از بخش پرسش و یک نمونه تحلیل بنیادی سهام پاسخ آنلاین از طریق این لینک نسبت به خرید اشتراک اقدام کنید و در کنار امکان گفت و گوی آنلاین با کارشناسان خبره از سایر خدمات «بورس 24» شامل اخبار داغ ، سیگنال های خرید و فروش ، مشاوره ، تحلیل و دیگر مطالب مفید بهره مند شوید
در نظر داشته باشید ، خرید اعتباری اشتراک امکان استفاده شما از خدمات پرسش و پاسخ آنلاین را نمی دهد ؛ لذا از بسته های اشتراک یک ماهه ، سه ماهه ، شش ماهه و یک ساله استفاده نمائید.
کاربران گرامی، در بخش پرسش و پاسخ جهت کمک به تصمیم گیری شما، هر دو تحلیل بنیادی و تکنیکال قابل ارائه است. در این خصوص توجه به نکات زیر حائز اهمیت است :
1- در بررسی یک سهم امکان دارد تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال هم سو نباشد. به عنوان مثال امکان دارد یک سهم از نظر بنیادی شرایط مناسبی داشته باشد اما در زمان پرسش، از نظر تکنیکالی شرایط سهم با ریسک همراه باشد. لذا همواره تحلیل بنیادی و تکنیکالی یک نمونه تحلیل بنیادی سهام سهم هم سو و تایید کننده یکدیگر نیستند.
2- عامل زمان در تحلیل بسیار مهم است. برای تحقق شدن تحلیل بنیادی نسبت به تحلیل تکنیکال ، نیاز به زمان بیشتر است. در تحلیل تکنیکال نیز شرایط کوتاه مدت سهم با بلند مدت امکان دارد متفاوت باشد. به عنوان مثال روند کوتاه مدت نزولی ولی روند بلند مدت همان سهم صعودی باشد. لذا در تصمیم گیری های خود حتما عامل زمان را در نظر بگیرید
سلام و خدا قوت
نظرتان را درخصوص حمایت ها و مقاومت های شلرد و چکاوه میخواستم بدانم
نقاط ورود خروج و حد زیان
04 خرد 1401 ساعت 11:12
04 خرد 1401 ساعت 12:37
سلام نظرتان در ارتباط با سهم خراسان چیست ؟نگهداری شود یا خیر ؟ با آن به مجمع برویم یا خیر ؟
04 خرد 1401 ساعت 10:43
04 خرد 1401 ساعت 14:00
با سلام چرا جواب سوال من وکامل ندادید در مورد گپ فزر سوال کردم که گپ بعداز سودش وپرمیکنه سریع وضعیت کاوه و شیران هم به چه صورت لطفا کامل توضیح دهید حمایت و مقاومت نمی خوام ازشون شرح حالشون میان مدت کاوه در زیانم
04 خرد 1401 ساعت 10:21
04 خرد 1401 ساعت 13:59
تفارس چه خبره با این صف خرید 1.5 میلیاردیش
04 خرد 1401 ساعت 10:18
04 خرد 1401 ساعت 13:55
سلام در خصوص سوال قبل کوتاه مدت
04 خرد 1401 ساعت 10:یک نمونه تحلیل بنیادی سهام 16
04 خرد 1401 ساعت 13:40
سلام و عرض ادب.
عذر میخوام بنده دو سال هست که سهم خمهر را دارم و بعد از دو سال 20 درصد سود داده.سهم خزر را هم دارم که مستحضر هستین 20 فروردین افزایش سرمایه داشت و دیروز بازگشایی شد.سوال بنده این هست بنظر شما بهترین کار برای ادامه با این دو سهم چیست؟کدوم سهم رو مستعد رشد بهتر میبینین .سهام خمهر را کلا بفروشم و تبدیل به خزر کنم خوبه؟ ممنونم..فایل از تعداد خرید و قیمت سر به سر ارسال کردم.
04 خرد 1401 ساعت 09:53
04 خرد 1401 ساعت 13:52
سلام صبح بخیر
در خصوص نگهداری یا فروش سهام جم پیلن شبریز شلرد شبصیر غگل راهنمایی فرمایید
04 خرد 1401 ساعت 09:02
04 خرد 1401 ساعت 10:11
با سلام سهام زیر همگی در ضرر هستم و هر یک نمونه تحلیل بنیادی سهام روز ضررم بیشتر می شود. با در صد مساوی و هدف کوتاه مدت کدام را نگهدارم و کدام را فردا بفروشم ذوب - فروس -ثنوسا - چکاوه - وبصادر
03 خرد 1401 ساعت 18:41
03 خرد 1401 ساعت 21:27
با سلام و عصر بخیر
لطفا 3 تا از مقاومتهای پیش روی وسدید و 3 تا از حمایتهای آن
با تشکر
03 خرد 1401 ساعت 18:03
03 خرد 1401 ساعت 18:32
سلام وقت بخیر سهم فخوز قیمت 620 خرید کردم حمایت و مقاومت سهم لطفا مشخص کنید؟
با شرایط بازار سهم رشد میکند یا خیر؟
تحلیل بنیادی چیست + نحوه مقایسه ارزش ذاتی با قیمت فعلی یک سهم
لازمه موفقیت و بهره وری در بازار سرمایه فراگیری دو اصل مهم، تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال می باشد. اگر میخواهید که سرمایه گذاری شما در بازار سهام حداکثر بازدهی را به همراه داشته باشد و سود خوبی داشته باشید باید با اصطلاحات بورسی و همچنین علم و دانش اولیه در این زمینه آشنایی داشته باشید.
از این رو ما قصد داریم در این مطلب به تعریف تحلیل بنیادی بپردازیم و همچنین در مطلب دیگری تحلیل تکنیکال را معرفی کنیم تا با آن قادر به تحلیل یک سهم باشیم با ما همراه باشید در صورت تمایل می توانید از مطالبی که در گذشته در رابطه با اصطلاحات بورسی منتشر نمودیم همچون حجم مبنا چیست بازدید نمایید.
تحلیل بنیادی چیست؟
با توجه به مفهوم عبارت تحلیل بنیادی می توان دریافت که موارد اصلی تاثیر گذار بر قیمت سهام را مورد بررسی قرار می دهد از این رو به تحلیل بنیادی ، تحلیل پایه ای و تحلیل ریشه ای نیز گفته می شود و افرادی که علم تحلیل بنیادی را داشته باشند می توانند تا حدودی تشخیص دهند که آیا سرمایه گذاری بر روی یک سهم خاص پر بازده است و یا خیر؟
عوامل تأثیر گذار بر تحلیل بنیادی:
برخی از عوامل نظیر عوامل تاثیر گذار بر صنعت ، عوامل محیطی و همچنین عوامل درونی شرکت در تحلیل بنیادی بر تعیین قیمت یک سهام تاثیر بسزایی دارد. و سرمایه گذاری که با تحلیل بنیادی آشنایی داشته باشد می تواند با بررسی این عوامل به ارزش واقعی و یا ارزش ذاتی آن سهام دست یابد.
با مقایسه ارزش ذاتی سهم با قیمت فعلی آن در بورس میتوان یک تصمیم بجا گرفته و یک سرمایه گذاری با درصد ریسک کمتری را تجربه کرد.
نحوه مقایسه ارزش ذاتی سهم با قیمت فعلی آن
از نظر تحلیلگران اقتصادی ، سهمی گران بوده که ارزش ذاتی آن نسبت به قیمت فعلی آن در بورس پایین تر باشد و خرید آن سهم نه تنها پربازده نیست بلکه اگر از آن سهم در سبد دارایی های خود دارید وقت آن رسیده که آن را بفروشید در چنین شرایطی به اصطلاح گفته می شود که سهم overvalue است.
و همچنین سهمی برای خرید و سرمایه گذاری مناسب بوده که ارزش ذاتی سهم از قیمت فعلی آن سهم در بورس بیشتر باشد زیرا امکان رشد و افزایش قیمت در چنین سهامی وجود دارد به آنها اصطلاحا undervalue گفته می شود.
و اگر قیمت فعلی یک سهم با ارزش ذاتی آن برابر باشد می توان گفت که سهام دارای قیمت منصفانه می باشد و معامله آن سود چندانی را نصیب خریدار و فروشنده نمی کند.
می دانیم که با توضیحات ارائه شده تا حدی با مفهوم تحلیل بنیادی آشنا شدید اما برای اینکه ای مطلب رو بهتر درک کنید این مبحث رو با ذکر یک مثال خدمت شما عزیزان ارائه می دهم.
فرض کنید که شرکتی بورسی A با سهامی با قیمت 500 تومان در بورس مبادله می شود. تحلیلگران و همچنین سرمایه گذارانی که با تحلیل بنیادی آشنا هستند ارزش واقعی سهام شرکت A را محاسبه نموده و متوجه شدند که سهام شرکت مذکور حدودا 700 تومان می ارزد و از این رو اقدام به خرید سهام آن می کند زیرا معتقد است که قیمت این سهام حداقل 200 تومان ازان تر بوده و جای رشد دارد.
و اما بلعکس اگر با اعمال تحلیل بنیادی سرمایه گذار به این نتیجه رسید که ارزش ذاتی سهام آن شرکت 500 تومان نیست باید از خرید آن سهم خودداری کند و اگر در سبد دارایی های خود از آن سهم دارد بفروشد.
و همچنین اگر تحلیلگر متوجه شد که ارزش واقعی این سهام 600 تومان است و یا به اصطلاح منصفانه است آن را نمی خرد زیرا سود چندانی در معامله این سهام نیست زیرا سهم به قیمت واقعی در بورس معامله میشود.
مطمئنا برای شما این سوال پیش می آید که اگر با تحلیل بنیادی می توان ارزش ذاتی یک سهام را محاسبه نمود چگونه سهام بسیاری از شرکت های بورسی با قیمتی پایین تر و یا بالاتر از ارزش واقعی در بورس داد و ستد می شود و به این ترتیب پر بازده بوده و یا بلعکس برای سرمایه گذار ضرر مالی به همراه داشته است؟
همانطور که گفته شد عوامل بسیاری بر قیمت سهام تاثیرگذار بوده و مدام تحت تاثیر یکسری تغییرات قرار می گیرند. از این رو ارزش واقعی سهام بطور پیوسته در حال تغییر می باشد اما سهامداری سود می کند که این عوامل تاثیرگذار را شناسایی کند و همچنین اتفاقاتی که پس از تغییر عوامل ممکن است روی دهد را نیز مورد بررسی قرار دهد و قیمت سهم را تحلیل کند و بتواند ارزش واقعی سهم را تخمین بزند. در ادامه درک این مساله را با ذکر یک مثال برای شما آسان می کنیم.
فرض کنید شرکتی مقدار بودجه ای که برای سال آینده خود را پیشبینی نموده و آن را علنی ساخته و سودی که در سال آینده عاید آن شرکت می شود نسبت به سال جاری 50 درصد بیشتر بوده در چنین شرایطی سهامداران و سرمایه گذارانی خوب سود می کنند که بتوانند زودتر از بقیه عواقب ناشی از این پیشبینی را بر قیمت سهام آن شرکت تحلیل و اختلاف بین ارزش واقعی و قیمت فعلی سهم در بورس را محاسبه کنند.
و از سوی دیگر ، محاسبه ارزش واقعی سهم بر اساس تحلیل بنیادی بستگی به نوع تحلیل سرمایه گذاران دارد. بطور مثال شرکتی خبر از افزایش 40 درصدی میزان فروش محصولاتش در ادامه سال جاری می دهد. این خبر ممکن است که برخی از سرمایه گذاران را تحریک کند تا سهام آن شرکت را بخرند زیرا برخی بر این باورند که افزایش فروش یک شرکت به معنای سود آوری آن شرکت است.
اما برخی از سرمایه گذاران بر این باورند که افزایش 40 درصدی فروش آن شرکت باعث بیشتر شدن هزینه های شرکت شده و نه تنها این اقدام سود آور نبوده بلکه ممکن است که از ارزش سهام آن شرکت نیز کاسته شود از این رو برخی از سرمایه گذاران اقدام به خرید سهان آن شرکت می کنند و در مقابل برخی اقدام به فروش می کنند.
خلاصه مطلب:
بنابراین تحلیل بنیادی برای همه نتیجه یکسانی ندارد و هر شخصی به روش خود به تحلیل بنیادی یک شرکت می پردازد. در این نوشته سعی کردیم به زبان ساده بگوییم تحلیل بنیادی چیست. به طور کلی در تحلیل بنیادی به دنبال تعیین قیمت ذاتی یک سهم هستیم تا بتوانیم سودآوری آن را پیش بینی کنیم.
در تحلیل بنیادی اطلاعاتی مانند درآمد، دارایی، فروش، بازدهی، بدهی، حاشیه سود و رشد در آینده را که در صورت های مالی یک شرکت موجود است مورد بررسی قرار می دهند تا ارزش و پتانسیل رشد یک شرکت را پیش بینی کنند.