بهترین اندیکاتور

انواع تحلیل در بازارهای مالی

این بدان معنی است که برای هر دلار در معرض خطر، سرمایه گذاران سه دلار سود می برند. بازارهای ساید یا رنج نیز به عنوان بازارهای متلاطم یا غیرروند شناخته می شوند.

تجربیات در مورد بازارجهانی

سرمایه گذاری موفق در بازار فارکس نیازمند دانش سرمایه گذاری است و تنها بازکردن یک حساب فارکس با یک شرکت فارکس معتبر و یا دانلود متاتریدر۴ بر روی کامپیوتریا موبایلتان ضامن موفقیت شما نخواهد بود! برای فهمیدن پایه ای بازارهای مالی و مقدمات تجارت دربازار سهام و ارز و فارکس و باینری انواع تحلیل در بازارهای مالی آپشن نیاز به دانستن مقدماتی داریم که دراینجا سعی میکنیم در حد توان به توضیح هرکدام از این موارد بپردازیم. در این میان دو نوع تفکر در میان تحلیل گران متداول است. بخشی معتقدند که برای بررسی بازار و انتخاب سهام برتر باید کلیه اطلاعات شرکت و اطلاعات رقبا را بررسی نمود. این گروه به فاندامنتالیست ها معروف هستند.در مقابل گروه دیگری معتقدند با بررسی روند قیمت ها به راحتی می توان تصمیم به سرمایه گذاری گرفت. این گروه که به تکنیکالیست ها معروفند بر اساس نمودار ها و روند بازار به تحلیل می پردازند.

تحلیل بازارهای مالی را می‌توان به دو نوع تقسیم کرد:

۱- تحلیل بنیادی: این روش را عموماً روشی بر پایه علم اقتصاد می‌دانند که در آن با استفاده از تحلیل نیروهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مؤثر بر عرضه و تقاضای یک دارایی، آینده قیمت آن مورد بررسی قرار می‌گیرد. به بیان دیگر با استفاده از دو مؤلفه عرضه و تقاضا، می‌توان تشخیص داد که قیمت یک دارایی در آینده افت خواهد داشت یا افزایش می‌یابد.

سخت‌ترین بخش این تحلیل، در نظر گرفتن تمام عواملی است که بر عرضه و تقاضا اثر می‌گذارند. یعنی آن تحلیلگری که بازار سهام، کالاها یا ارز را زیر نظر دارد بایستی بتواند چرایی و چگونگی اثرگذاری عوامل مختلف (مثل اعلام صورت‌های مالی شرکت‌ها «در رابطه با بازار سهام» یا اعلام سطح زیر کشت محصولات کشاورزی «در رابطه با بازار کالاها» یا اعلام نرخ بیکاری یک کشور «در رابطه با بازار ارز») بر روی اقلام مورد معامله را تشخیص دهد و بر اساس جمع‌بندی خود، اقدام به ورود در یک موقعیت معاملاتی (خرید یا فروش) کند.

۲- تحلیل تکنیکی: اساس این روش بر این تئوری استوار است که تمام اطلاعات بازار در «قیمت» نمود پیدا می‌کنند و با فرض درستی این نظریه، معامله‌گران می‌توانند با بررسی و شناسایی حرکات، رفتارها و الگوهای ثبت شده در نمودار قیمت یک دارایی، درباره ورود به موقعیت‌های معاملاتی تصمیم‌گیری نمایند.

تحلیلگران تکنیکی، به الگوهای مشابهی که در گذشته شکل گرفته‌اند نگاه می‌کنند و با در نظر داشتن اصل تکرار تاریخ، انتظار دارند که در صورت تشکیل یکی از آن الگوها در رفتار جاری قیمت، آن الگو مجدداً به تکمیل برسد و بدین شکل امکان معامله بر اساس موقعیت جدید، فراهم آید.

در دنیای معامله‌گری، زمانی که کسی صحبت از تحلیل تکنیکی می‌کند، نخستین چیزی که به ذهن می‌آید «نمودار قیمت» یا «نمودار نرخ برابری» است. تحلیلگران تکنیکی از نمودارها استفاده می‌کنند زیرا این قالب دیداری، آسان‌ترین راه برای به تصویر کشیدن رفتار قیمت در بستر زمان است.

با نگریستن به گذشته، می‌توان از داده‌های قیمتی-زمانی برای کسب سود از روندها و الگوهای جاری استفاده کرد، اما باید در نظر داشت که ابزارهای تکنیکی برای تحلیل نمودارها نیز بسیار زیاد هستند و نیز تعداد تفسیرها از یک نمودار واحد، می‌تواند به تعداد تحلیلگران آن باشد. بنابراین در زمینه تحلیل تکنیکی، بایستی از ابزارهایی استفاده کرد که تحلیل‌گر بیشترین ارتباط را با آنها برقرار می‌کند.

انواع تحلیل در بازار بورس و ارز

در این مقاله قصد داریم به یک بررسی کلی در مورد تحلیل های بازار ارز ( فارکس ) بپردازیم در صورتی که اطلاعات بیشتری در مورد هر کدام میخواهید روی همان تحلیل کلیک کنید. دو نوع تحلیل در بازار ارز وجود دارد : * تحلیل فاندامتنال یا بنیادی * تحلیل تکنیکال یا فنی تحلیل فاندامتنال […]

در این مقاله قصد داریم به یک بررسی کلی در مورد تحلیل های بازار ارز ( فارکس ) بپردازیم در صورتی که اطلاعات بیشتری در مورد هر کدام میخواهید روی همان تحلیل کلیک کنید. دو نوع تحلیل در بازار ارز وجود دارد : * تحلیل فاندامتنال یا بنیادی * تحلیل تکنیکال یا فنی

تحلیل فاندامتنال (بنیادی): (fundamental analaysis)

به بررسی رفتار قیمت و پیشبینی آن به وسیله در نظر گرفتن عوامل تغییر ، تحلیل بنیادی گفته می شود. این عوامل می تواند اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، نظامی و . باشد. برای مثال فرض گنید می خواهیم جفت ارز EUR/USD را بررسی کنیم. برای این کار باید به کلیه عواملی که می تواند بر روی EUR و USD اثر گذار باشد را مد نظر قرار دهیم که می توان به عواملی همچون نرخ بهره، تراز تجاری، میزان بیکاری، اوضاع سیاسی، چشم انداز اقتصادی آینده آنها و . اشاره کرد. به طور خلاصه می توان گفت برای معاملات کوتاه مدت و نوسانگیری در بازارهای مالی این تحلیل کارایی بسیار کمی دارد. زیرا با توجه به عواملی بیشمار اثر گذار بر انواع تحلیل در بازارهای مالی روی قیمتها جمع بندی آنها برای اینگونه معاملات غیر ممکن است. بهترین کاری که ابن نوع تحلیلها انجام می دهند ارائه دلیل تغییرات قیمتها پس از حرکت آنهاست. ولی باید دقت کرد که در لحظاتی از بازار که اخبار مهم فاندامنتال عنوان می شود (مانند اعلام نرخ بهره) ممکن است بازارها دچار تغییرات شدیدی باشند هرجند معمولا جهت این تغییرات را هیچ فاندامنتال کاری به درستی پیشبینی نمی کرده است.

تحلیل تکنیکال (فنی):(technical analaysis)

تحلیل تکنیکی به معنی بررسی نوسانات قیمت سهام (ارز) در گذشته است که به کمک نمودار وبه منظور پیش بینی حرکت آتی بازارانجام می گیرد. در این نوع تحلیل سعی می شود از روند قیمت یک سهم (ارز) در گذشته ،آینده آن پیش‌بینی شود. تحلیل تکنیکی را می توان برای هر نوع کالا یا شاخص یا سهام وغیره بکار برد. اساس این نوع تحلیل ها ریاضیات می باشد که در چارت واندیکاتور (شاخص) خلاصه می شود. یک تحلیل‌گر تکنیکی معتقد است که همه اطلاعات یک سهام یا یک ارز در سابقه قیمت آن نهفته است و از روند حرکت قیمت، می توان آینده آنرا پیش‌بینی نمود. تحلیل تکنیکی سرعت عمل بالائی داشته و به ما انواع تحلیل در بازارهای مالی این امکان را می دهد که در مدت کوتاهتری نسبت به تحلیل پایه‌ای (فوندامنتال)، تعداد خیلی بیشتری سهام (ارز ) را مورد مطالعه وبررسی قرار بدهیم. تحلیل تکنیکی نیاز به دانش بالای علوم اقتصادی و سیاسی ( بر عکس تحلیل پایه‌ای ) ندارد. در حال حاضر تحلیل تکنیکی در بورس های معتبر دنیا رواج زیادی پیدا کرده و طرفداران خاص خود را دارد. مزیت این نوع تحلیل در سرعت عمل آن است ومی توان در مدت کوتاهی چندین نوع ارز یا قیمت سهام چندین شرکت را بررسی کرد ولی تحلیل فاندامنتال همین تعداد ارز یا سهام، بسیار وقت گیر خواهد بود. تحلیل تکنیکی مانند هر تئوری انواع تحلیل در بازارهای مالی دیگر منطق خاص خود را دارد. سه محور اصلی تحلیل تکنیکی عبارتند از:

۱- همه چیز در نوسان قیمت خلاصه می شود

مهمترین اصل تحلیل تکنیکی همین است. جان کلام اینست که هر عاملی که بر قیمت سهام تا ثیرگذار باشد، چه اقصادی وچه سیاسی و یا روانشناختی به نوعی بر قیمت سهام(ارز) اثر خواهد داشت ودر نمودار منعکس خواهد شد. به عبارتی هر تغییر قیمتی همراه با یک محرک خارجی است و این امر لزوم بررسی دقیق نوسان قیمت وتحلیل آنرا نشان می دهد. پس با تحلیل نمودن نمودار قیمت و بررسی اندیکاتورها، بازار خودش را به تحلیل گر نشان می دهد و آینده آن قابل پیش‌بینی خواهد بود. این منطق در تضاد با تحلیل پایه‌ای است، زیرا در تحلیل پایه ای به چرایی عوامل توجه می شود وپس از تحلیل عوامل تاثیرگذار، روند حرکت بازار بدست می آید. به عنوان مثال ،اگر تقاضا بیش از عرضه باشد فوندامنتالیست خواهد گفت که قیمت بالا می‌رود در حالیکه چارتیست با دیدن رشد قیمت خواهد گفت که تقاضا بیشتر از عرضه بوده است.

۲- قیمت در یک روند ( ترند) حرکت می کند

پیش فرض فوق اساس همه متد های تحلیل تکنیکی است. وقتی نوسانات بازار (مارکت) با ترند مطابقت داشته باشد، این حرکت قابل تحلیل است و برعکس ، یک بازار آشفته را نمی توان تحلیل کرد. با مسلم دانستن اینکه حرکت قیمت، ناشی از ترند است دومطلب قابل ذکر است. اول اینکه ترند جاری با احتمال بیشتری ادامه خواهد یافت و روی خودش برنخواهد گشت، به استثنای بعضی بی‌نظمی‌ها در حرکت بازار. دوم اینکه ترند جاری ادامه خواهد یافت تا زمانیکه ترند مخالف جایگزین آن شود.

۳- تاریخ تکرار می شود

تحلیل تکنیکی و پویایی بازار رابطه نزدیکی با روانشناسی انسان دارد. بنابراین، الگوهای گرافیکی قیمت در صد سال اخیر شناسایی و تقسیم بندی شده اند تا حالات روانشناسانه بازار را نمایش بدهند. اول از همه ،این الگوها وضعیت روانی حاکم بر بازار را نشان می دهند که آیا بازار صعودی ویا نزولی است. این الگوها در گذشته بوده واکنون هم می تواند استفاده شود چون اساس آن بر روی روانشناسی انسان است که در طول سالها بدون تغییر مانده است. حال ما عبارت تاریخ تکرار می شود را به این صورت بیان می کنیم که:

گذشته چراغ راه اینده است یعنی بررسی نوسانات قیمت در گذشته آینده بازار را به ما نشان می دهد.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا