الگوی الیوت چیست؟

[. ] اصل موج در درجه اول یک ابزار پیش بینی نیست. این شرح مفصلی از نحوه رفتار بازارها است. Prechter ، RR اصل موج الیوت (ص 19).
تئوری امواج الیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) تئوری امواج الیوت را در دههٔ 30 میلادی توسعه داد. الیوت باور داشت که بازارهای سهام، که تصور میشد رفتاری الگوی الیوت چیست؟ بینظم و آشفته دارند، در واقع دارای الگوهایِ تکراریِ منظمی میباشند. در این مقاله، ما نگاهی به تاریخچهٔ موجود در پس تئوری امواج الیوت میاندازیم و خواهیم دید که چگونه از آن برای معاملهگری استفاده میشود.
امواج
الیوت پیشنهاد داد که روندهای شکل گرفته در قیمتهای بازارهای مالی همگی از ذهنیت (روانشناسی) بازار نشأت میگیرند. او دریافت که تغییر در ذهنیت بازار میتواند بهصورت الگوهایی تحت عنوان موجها (Waves) در بازارهای مالی دیده شوند.
تئوری الیوت به تئوری داو (Dow theory) شباهت دارد زیرا هر دوی آنها حرکات قیمت سهام را بهشکل حرکات موجی میبینند. از آنجایی که الیوت متوجه طبیعت تکرارپذیر بازارها شد، توانست آنها را با دقتی بیشتر و با جزئیاتی بالاتر مورد بررسی قرار دهد. الگوهای تکرارپذیر (فرکتالها – Fractals) ساختارهای ریاضی هستند که حتی در مقیاسهای کوچکتر نیز بهعینه تکرار میشوند و تا بینهایت این تکرارها ادامه مییابند. الیوت کشف کرد که قیمتهای شاخصهای سهام نیز بههمین شکل ساختاردهی شدهاند. بنابراین او شروع کرد تا این الگوهای تکرارشونده را بررسی کند و از آنها بهعنوان نشانگرهایی جهت پیشبینی حرکات آینده بازار استفاده کند.
پیشبینی بازار براساس الگوهای موجی
الیوت توانست با استفاده از ویژگیهای قابل اتکایی که در الگوهای موجی یافته بود، پیشبینیهایی دقیق را در مورد بازار انجام دهد. یک موج انگیزشی (Impulse Wave) جهت حرکتی مشابه با جهت حرکتی روند بزرگتر (Larger Trend) دارد، و همواره به شکل یک الگوی پنج موجی (Five wave pattern) دیده میشود. یک موج اصلاحی (Corrective Wave) از سویی دیگر، حرکتی در خلاف جهت حرکت روند اصلی دارد. در مقیاسهایی کوچکتر، میتوان در هر موج حرکتی، پنج موج کوچکتر تحت عنوان ریزموج را پیدا کرد.
این الگوها خود را تا بینهایت و تا کوچکترین مقیاسها نیز تکرار میکنند. الیوت این ساختار فرکتال را در بازارهای مالی و در دههٔ 30 میلادی کشف کرد، اما تنها در دهههای بعد بود که محققان توانستند فرکتالها را بشناسند و آنها را بهشکلِ ریاضی نمایش دهند.
در یک بازار مالی، ما با این اصطلاح آشنا هستیم که «هر چه بالا میرود، باید پایین بیاید – what goes up, must come down» همچنان هنگامی که قیمت به سمت بالا حرکت میکند، همواره توسط یک حرکت در خلاف جهت خود به سمت پایین کشیده میشود. حرکات قیمتی (Price Action) به دو بخش روندها (Trends) و اصلاحات (Corrections) تقسیمبندی شدهاند. روندها نشاندهندهٔ جهت اصلی حرکت قیمتها میباشند، در حالی که اصلاحات، حرکتی در خلاف جهت روندها دارند.
تفسیر تئوری امواج الیوت
امواج الیوت بهشکل زیر تفسیر میشوند:
- ما شاهد پنج موج در جهت حرکت روند اصلی میباشیم، که توسط یک الگوی سهموجیِ اصلاحی دنبال میشوند که مجموعاً 5-3 حرکت را دربرمیگیرند. این 5-3 حرکت بعدها خود تبدیل به زیرمجموعه حرکات بزرگتر امواج میشوند.
- این الگوی 5-3 موجی همواره ثابت میماند، حتی اگر بازهٔ زمانی هریک از موجها با یکدیگر تفاوت داشته باشند.
حال بیایید نگاهی به نمودار زیر که از هشت موج تشکیل شده است، بیاندازیم، پنج موج رو به بالا و سه موج رو به پایین که به ترتیب با اعداد 1،2،3،4،5 برای موجهای صعودی و حروف A – B – C برای موجهای اصلاحی نامگذاری شدند.
تئوری امواج الیوت
در اینجا امواج 1، 2، 3، 4، 5 موج حرکتی را میسازند و امواج A – B – C امواج اصلاحی را تشکیل میدهند. الگوی پنج موجی حرکتی، موج شماره 1 را میسازند و سپس یک الگوی سهموجی اصلاحی، موج اصلاحی شماره 2 را تشکیل میدهند.
موجهای اصلاحی معمولاً سه حرکت قیمتی قابل تشخیص دارند – که دو تا از آنها همجهت با حرکت اصلاحی اصلی بوده (امواج A و C) و یکی از آنها در خلاف جهت آن میباشد (موج B). امواج 2 و 4 در شکل بالا بهعنوان امواج اصلاحی شناخته میشوند. این امواج معمولاً ساختاری بهشکل زیر دارند:
تئوری امواج الیوت در موج های اصلاحی
در نظر داشته باشید که در این تصویر، امواج A و C در جهت روند اصلی حرکت میکنند و بنابراین بهعنوان موجهای انگیزشی (Impulsive Waves) شناخته شده و از پنج ریز موج تشکیل شدهاند. موج B، برخلاف امواج A و C؛ یک موج در خلاف جهت روند اصلی بوده و بهعنوان روندی اصلاحی (Countertrends) شناخته میشود و از سه موج تشکیل شده است.
همانطور که میتوانید از الگوهایی که در شکل فوق به نمایش گذاشته شده است ببینید، الگوی پنجموجی همیشه حرکت رو به بالا ندارد، و همچنین الگوی سه موجی نیز همواره به سمت پایین حرکت نمیکند. پس توجه داشته باشید که زمانی که روند اصلی قیمتی رو به پایین میباشد، امواج نزولی ما شامل پنج ریزموج و امواج صعودی (امواج اصلاحی) ما شامل سه ریزموج خواهند بود.
انواع درجههای امواج
الیوت نه درجه از امواج را تعریف نموده است. این امواجها از بزرگترین آنها تا کوچکترینشان بهشرح زیر میباشند:
- Grand Supercycle
- Supercycle
- Cycle
- Primary
- Intermediate
- Minor
- Minute
- Minuette
- Sub – Minuette
از آنجایی که امواج الیوت ساختاری فرکتالی دارند، درجهٔ موجهای شناخته شده میتواند بزرگتر و یا حتی کوچکتر از لیست فوق باشد.
برای استفاده از این تئوری در معاملهگری روزانه، یک معاملهگر باید بتواند روند صعودی و حرکت اصلی را مشخص نماید، وارد معاملهٔ خرید شده و پس از آن وارد یک معاملهٔ فروش، بسته به الگوهای ساخته شده توسط ریزموجهای پنجگانه و بازگشتهای قیمتی قریبالوقوع شود.
محبوبیت تئوری امواج الیوت
در دههٔ 70 میلادی، اصل امواج الیوت محبوبیت زیادی را طی فعالیتهای فراست (A.J. Frost) و رابرت پریچر (Robert Prechter) کسب کرد. در کتاب افسانهای آنها تحت عنوان «اصول امواج الیوت: کلیدی به سوی شناخت رفتار بازار – Elliott Wave Principle: Key to Market Behavior» نویسندگان توانستند روند صعودی بازار را در دهه 80 میلادی پیشبینی کنند. پرچر بعدها و پیش از وقوع شکست بازار در سال 1987، توصیه به فروش سهام کرده بود.
جمعبندی
استفادهکنندگان امواج الیوت تأکید میکنند که با وجود این که بازارها ماهیتی فرکتال دارند، اما این پیشبینی بازارها را آسانتر نمیکند. محققان یک درخت را بهعنوان یک ساختار فرکتال در نظر میگیرند، اما این بدین معنی نیست که هر شخصی میتواند جهت هر یک از شاخههای آن را تشخیص دهد. وقتی که به استفادهٔ کاربردی از این مفهوم میرسیم، امواج الیوت نیز به مانند بسیاری دیگر از روشهای تحلیل بازار موافقان و مخالفان خود را دارد.
یکی از اصلیترین ضعفهایی که وجود دارد، اشتباه کاربران این تئوری در شمردن درست موجهای بازار میباشد. با رخدادن این اشتباهات، امکان هرگونه تفسیر و پیشبینی از جهت حرکت موج آینده وجود خواهد داشت. در عین حال، معاملهگرانی که در امر استفاده از تئوری امواج الیوت متبحر شدهاند، با قدرت از این ایده دفاع میکنند.
نظریه امواج الیوت، آموزش موج شماری الیوت مقدماتی
امروز به مقاله آموزشی نظریه امواج الیوت، آموزش موج شماری الیوت مقدماتی میپردازیم. با ما همراه باشید.
نظریه امواج الیوت به طور کامل توسط رالف نلسون الیوت تصور شد که الگوهای موج فراکتال را برای درک رابطه بین احساسات و روند بازار تشخیص داد. به عنوان یک بازنشسته اجباری، الیوت یک سرگرمی بسیار غیرمعمول که تجزیه و تحلیل نمودارهای سالانه، ماهانه، هفتگی و روزانه 75 ساله را در شاخص های مختلف بود را انتخاب کرد.
در اصل، این نظریه فرض می کند که بازار سهام در حرکات مکرر بالا و پایین عمل میکند و میتوان این حرکات را پیش بینی کرد زیرا به روانشناسی سرمایه گذار و احساس کلی مربوط میشود. این فرضیه دو موج اصلی را تعریف میکند که به موج های ایمپالس و اصلاحی معروف هستند. بنابراین، در طول تجزیه و تحلیل، پنج موج فرعی وجود دارد که موج ایمپلس را ایجاد میکنند و سه موج فرعی موج اصلاحی را تشکیل میدهند.
در حالی که این نظریه کاملاً موثر است، اما هنوز – در بیشتر موارد – یک نظریه است، به این معنی که میتوان آن را توسط تریدرهای مختلف تفسیر متفاوتی کرد. با این حال، به دلیل حجم زیاد داده های پشتیبان از آن، ثابت شده است که روش کاملاً موثری برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی در سطح بسیار عمیق تر است.
بیایید بفهمیم که این دو موج چیست و چگونه کار میکنند.
امواج ایمپالس چیست؟
الگوی موج ایمپالس، الگویی است که در آن دارایی به طور کلی در مسیری حرکت میکند که طور کلی محرک است، بنابراین نشان دهنده چیزی است که میتواند به عنوان یک حرکت “تکانشی” در جهت تعبیر شود.
موج ایمپالس شامل پنج موج فرعی است.
پنج موج فرعی
در نمودار بالا، امواج 1، 3 و 5 امواج ضربه ای هستند. این امواج از قوانین ناگفته ای پیروی میکنند که حضور آنها را مشخص میکند. این قوانین غیرقابل شکست هستند، به این معنی که برای ایجاد الگوی موج ایمپالس باید از هر دو پیروی کرد. ما در بخش زیر به بررسی این قوانین میپردازیم.
امواج اصلاحی چیست؟
همانطور که از نامش پیداست، امواج اصلاحی بر خلاف جهت کلی امواج ضربه ای (ایمپالس) حرکت میکنند و معمولاً از سه موج فرعی تشکیل شده اند. در حالی که آنها در شناسایی روند صعودی ثابت قیمت دارایی بسیار مفید هستند، اما تشخیص آنها کمی مشکل است زیرا طول آنها بسیار متفاوت است.
امواج الیوت چگونه کار میکند؟
نظریه موج الیوت نوسانات روانی افراد (از بدبینانه تا خوش بین) را در مورد بازار تحلیل میکند. اگر بتوانیم الگوهای مکرر در قیمت ها را شناسایی کنیم، بفهمیم که امروز در چه وضعیتی هستیم و سپس نظریه موج الیوت را به کار گیریم، آنگاه به راحتی میتوانیم مشخص کنیم بازار به کجا میرود. این نظریه از تحلیلگران میخواهد تا اصول احتمال را در بازارهای مالی و احساسات روانی کلی سرمایه گذاران شرکت کننده در آن اعمال کنند.
از نظر فنی، امواج با الگوهای ساده کار میکنند. از آنجا که پنج موج ضربه ای و سه موج اصلاحی وجود دارد، آنها عموماً از قالب 5-3 پیروی میکنند. این حرکت 5-3 یک چرخه واحد را تشکیل میدهد.
حرکت 5-3
در این نمودار، ما امواج 1، 3 و 5 را به عنوان امواج ضربه ای میبینیم. با این حال، 2 و 4 امواج اصلاحی هستند. به یاد داشته باشید که طبق نظریه موج الیوت، موجهای اصلاحی چیزی جز نوسانات احساسات بازار نیستند، که در نهایت اقدام قیمت دارایی را به سمت بالا سوق میدهد. برخی از قوانین وجود دارد که به شناسایی الگوهای موج الیوت کمک میکند.
قوانین نظریه موج الیوت
اولین قانون در مورد امواج 1 و 2 قابل اجرا است. موج دوم هرگز بیش از 100٪ موج اول را باز نمیگیرد.
قانون دوم تصریح میکند که موج سوم کوتاهترین موج از سه موج ضربه ای است.
قانون سوم بیان میکند که موج چهارم نمیتواند کمتر از موج اول باشد.
چگونه میتوان از امواج الیوت در معاملات استفاده کرد؟
شما به سادگی میتوانید از قوانین ذکر شده در بالا برای شناسایی الگوها و به کارگیری درست نظریه موج الیوت پیروی کنید. از آنجا که اصل بیشتر بر احساسات بازار متکی است، همچنین میتوانید شاخص ترس و طمع رمزارزها را را بررسی کنید تا ببینید آیا شباهت هایی بین شاخص و دارایی مورد تجزیه و تحلیل وجود دارد یا خیر.
بهترین زمان برای باز کردن پوزیشن با استفاده از تجزیه و تحلیل موج الیوت، زمان حضور/وقوع موج اصلاحی است – به شرطی که همه امواج به طور کلی از تمام قوانین گفته شده در بالا پیروی کنند.
علاوه بر این، ابزارهای بازسازی فیبوناچی هنگام ردیابی این امواج میتوانند کمک کننده باشند. شما باید درصدهای کلیدی فیبوناچی را 38٪ ، 50٪ و 62٪ توجه ویژه داشته باشید.
اگر هریک از موج هایی که در حال ردیابی هستید، هریک از قوانین را نقض کرد، برای تشخیص الگوی جدید باید امواج را “بازگو” کنید.
نظریه موج الیوت چقدر موفق است؟
نظریه موج الیوت در واقع یک نظریه است. بنابراین، دشوار است که بگوییم چقدر میتواند موفق باشد زیرا توسط تریدرها/کاربران مختلف تفسیر متفاوتی دارد. جنبه زیربنایی ذهنیت در به کارگیری نظریه و شناسایی موج ضربه ای و/یا اصلاحی به این معناست که معنای کاملاً متفاوتی برای افراد مختلف دارد. برای برخی از تریدرها، ثابت شده است که این ابزار بسیار قدرتمند است، اما برای برخی شناسایی الگوها دشوار است
در حالی که ممکن است تشخیص امواج دشوار باشد، اما در واقع نیاز به تمرین و در معرض تجزیه و تحلیل فنی عمیق تر دارد. در نتیجه، برخی از تریدرها/تحلیلگران باتجربه اغلب آن را با سایر شاخص ها و ابزارهای فنی ترکیب میکنند تا روندها را شناسایی کنند.
درآمدی بر نظریه موج الیوت
موج الیوت به نظریه ای (یا اصلی) اشاره دارد که ممکن است سرمایه گذاران و بازرگانان در تجزیه و تحلیل فنی اتخاذ کنند . این اصل بر این ایده استوار است که بازارهای مالی بدون در نظر گرفتن بازه زمانی تمایل به الگوهای خاص دارند.
اساساً ، نظریه موج الیوت (EWT) پیشنهاد می کند که حرکت های بازار دنباله ای طبیعی از چرخه های روانشناسی جمعیت را دنبال می کند. الگوها با توجه به احساسات فعلی بازار ایجاد می شوند که بین نزولی و صعودی متناوب است .
اصل موج الیوت در دهه 30 توسط رالف نلسون الیوت ، حسابدار و نویسنده آمریکایی ایجاد شد. با این حال ، به لطف تلاش های Robert R. Prechter و AJ Frost ، این نظریه فقط در دهه 70 محبوبیت پیدا کرد.
در ابتدا EWT اصل موج نامیده می شد که شرح رفتار انسان است. ایجاد الیوت بر اساس مطالعه گسترده وی در مورد داده های بازار با تمرکز بر بازارهای سهام بود. تحقیقات سیستماتیک وی شامل الگوی الیوت چیست؟ اطلاعاتی با ارزش حداقل 75 سال بود.
به عنوان یک ابزار تجزیه و تحلیل فنی ، EWT اکنون در تلاش است تا چرخه ها و روندهای بازار را شناسایی کند و می تواند در طیف وسیعی از بازارهای مالی اعمال شود. با این حال ، موج الیوت شاخص یا تکنیک معاملاتی نیست. در عوض ، این نظریه ای است که ممکن است به پیش بینی رفتار بازار کمک کند. همانطور که پرچتر در کتاب خود اظهار داشت:
[. ] اصل موج در درجه اول یک ابزار پیش بینی نیست. این شرح مفصلی از نحوه رفتار بازارها است.
Prechter ، RR اصل موج الیوت (ص 19).
الگوی اصلی موج الیوت
به طور معمول ، الگوی اصلی موج الیوت توسط یک الگوی هشت موجی قابل شناسایی است که شامل پنج موج موتیو (که به نفع روند اصلی حرکت می کنند) و سه موج اصلاحی (که در جهت مخالف حرکت می کنند) است.
بنابراین ، یک چرخه کامل موج الیوت در یک بازار صعودی به این شکل است:
توجه داشته باشید که ، در مثال اول ، پنج موج موج دار داریم: سه در حرکت رو به بالا (1 ، 3 و 5) ، به علاوه دو در حرکت رو به پایین (A و C). به زبان ساده ، هر حرکتی که مطابق با روند اصلی باشد ، ممکن است موجی موتیو در نظر گرفته شود. این بدان معنی است که 2 ، 4 و B سه موج اصلاحی هستند.
اما طبق گفته الیوت ، بازارهای مالی الگوهایی از نوع فراکتال ایجاد می کنند . بنابراین ، اگر در بازه های زمانی طولانی تر بزرگنمایی کنیم ، حرکت از 1 به 5 نیز می تواند یک موج متحرک (i) تلقی شود ، در حالی که حرکت ABC ممکن است نشان دهنده یک موج اصلاحی منفرد باشد (ii).
همچنین ، اگر برای کاهش تایم فریم ها بزرگنمایی کنیم ، می توان یک موج متحرک (مانند 3) را به پنج موج کوچکتر تقسیم کرد ، همانطور که در بخش بعدی نشان داده شده است.
در مقابل ، چرخه موج الیوت در یک بازار نزولی مانند این است:
موج های انگیزشی
همانطور که توسط Prechter تعریف شده است ، Motive Waves همیشه در همان جهتی حرکت می کنند که روند بزرگتر است.
همانطور که قبلاً دیدیم ، الیوت دو نوع توسعه موج را توصیف کرد: موج های محرک و اصلاح . مثال قبلی شامل پنج موج محرک و سه موج اصلاحی بود. اما ، اگر به یک موج متحرک بزرگنمایی کنیم ، این یک ساختار پنج موج کوچکتر است. الیوت آن را الگوی پنج موج نامید و وی سه قانون برای توصیف شکل گیری آن ایجاد کرد:
Wave 2 نمی تواند بیش از 100٪ از موج 1 حرکت قبلی را دوباره بگیرد.
Wave 4 نمی تواند بیش از 100 of از موج 3 قبلی حرکت کند.
در میان امواج 1 ، 3 و 5 ، موج 3 کوتاهترین نیست و اغلب طولانی ترین است. همچنین ، موج 3 همیشه از انتهای موج 1 عبور می کند.
امواج اصلاحی
برخلاف موج های موج ، موج های اصلاحی معمولاً از یک ساختار سه موج ساخته می شوند. آنها اغلب توسط یک موج اصلاحی کوچکتر که بین دو موج موج کوچکتر اتفاق می افتد تشکیل می شوند. این سه موج اغلب A ، الگوی الیوت چیست؟ B و C نامگذاری می شوند.
وقتی با موج های موتیو مقایسه می شوند ، امواج اصلاحی تمایل به کوچکتر بودن دارند زیرا بر خلاف روند بزرگتر حرکت می کنند. در برخی موارد ، چنین مبارزه ای ضد روند نیز می تواند شناسایی امواج اصلاحی را بسیار دشوارتر کند زیرا طول و پیچیدگی آنها به طور قابل توجهی متفاوت است.
طبق گفته Prechter ، مهمترین قانونی که باید در مورد امواج اصلاحی به خاطر بسپارید این است که آنها هرگز از پنج موج ساخته نمی شوند.
آیا موج الیوت کار می کند؟
یک بحث در مورد کارایی امواج الیوت در جریان است. برخی می گویند که میزان موفقیت اصل موج الیوت به شدت به توانایی معامله گران در تقسیم دقیق حرکت های بازار به روندها و اصلاحات بستگی دارد.
در عمل ، امواج ممکن است از چند طریق کشیده شوند ، بدون اینکه لزوماً قوانین الیوتس را بشکنند. این بدان معنی است که رسم امواج به درستی از یک کار ساده دور است. نه تنها به این دلیل که به تمرین نیاز دارد ، بلکه به دلیل سطح بالایی از ذهنیت درگیر است.
بر این اساس ، منتقدان معتقدند الگوی الیوت چیست؟ که نظریه موج الیوت به دلیل ماهیت بسیار ذهنی آن یک تئوری مشروع نیست و به مجموعه ای از قوانین کاملاً مشخص تکیه می کند. هنوز هم هزاران سرمایه گذار و بازرگان موفق وجود دارد که موفق شده اند اصول الیوت را به روشی سودآور اعمال کنند.
جالب اینکه تعداد معامله گران در حال افزایش نظریه موج الیوت با شاخص های فنی برای افزایش میزان موفقیت خود و کاهش خطرات هستند. شاخص های Fibonacci Retracement و FibonacciExtension شاید محبوب ترین نمونه ها باشند.
افکار پایانی
طبق گفته Prechter ، الیوت هرگز واقعاً در مورد اینکه چرا بازارها تمایل به ارائه یک ساختار موج 5-3 دارند ، حدس نمی زد. در عوض ، او به سادگی داده های بازار را تجزیه و تحلیل کرد و به این نتیجه رسید. اصل الیوتس به سادگی نتیجه چرخه های بازار اجتناب ناپذیری است که توسط روانشناسی انسان و طبیعت ایجاد شده است.
همانطور که گفته شد ، موج الیوت یک شاخص TA نیست ، بلکه یک تئوری است. به همین ترتیب ، هیچ روش صحیحی برای استفاده از آن وجود ندارد و ذاتاً ذهنی است. پیش بینی دقیق حرکات بازار با EWT نیاز به تمرین و مهارت دارد زیرا معامله گران باید نحوه رسم شمارش موج ها را بفهمند. این بدان معنی است که استفاده از آن می تواند به خصوص برای مبتدیان خطرناک باشد.