دوره آنلاین کوچینگ استادی فارکس

کودک درون و تاثیر آن در ساختار شخصیت
در دوره آنلاین کوچینگ استادی فارکس مقالات گذشته، ساختار شخصیت را به صورت کلی برای شما عزیزان شرح دادیم و گفتیم که هر شخصی در یک بازه زمانی می تواند در یکی از حالات شخصیتی کودک درون، بالغ و والد باشد. به همین علت در این مقاله و مقالات بعدی قصد داریم هر یک از این حالات را به صورت جزئی و دقیق مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم و آن ها را برای شما عزیزان توضیح دهیم.
تمامی این موارد به صورت بسیار دقیق تر در دوره بیزینس کوچینگ مرکز آموزشی خوارزمی شرح داده می شود و به صورت خیلی دقیق تر و مهارتی محور روی کیس اِستادی توضیح داده می شود.
اریک برن وضعیت کودک درون را به فراخوانی و مرور خاطرات و تجربیاتی است که در کودکی برای ما اتفاق افتاده است. با دوره آنلاین کوچینگ استادی فارکس توجه به مدل اریک برن در شخصیت شناسی، ما دوره آنلاین کوچینگ استادی فارکس در دوران کودکی خود نمی توانیم تصمیمات بزرگ بگیریم و صرفا در مورد چیزهای ساده می توانیم نظر دهیم.
به همین دلیل تنها چیزی که در کودکی ما خیلی نقش مهمی دارد، احساسات است. در اینجا می خواهیم به بررسی دو نوع از کودک درون بپردازیم و آن ها را تعریف کنیم.
مرکز آموزشی و کارآفرینی خوارزمی مجری رسمی برگزاری دوره های بیزینس کوچینگ به صورت حضوری و آنلاین می باشد. همچنین گواهینامه بین المللی مورد تایید سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور قابل ترجمه با مهر دادگستری و وزارت امور خارجه به دانش پذیران عزیز ارائه می گردد.
انواع کودک درون
در حالت کلی دو نوع کودک درون وجود دارد که ما در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت.
1. کودک طبیعی
به صورت کلی می توانیم بگوییم که هر آنچه در دنیای بیرون برای کودک اتفاق بیفتد باعث می شود او در درون وجود خود احساسات خاصی را تجربه کند که باعث می شود کودک به آن ها جواب دهد. تمامی این رفتارها به صورت طبیعی و بدون هیچ پیش داوری خاصی رخ می دهد که به آن ها کودک طبیعی گفته می شود.
به همین علت است که رفتارهای لحظه ای از جانب کودکان زیاد هستند و بسیاری از رفتارهای آن ها بر اساس شرایط محیطی لحظه ای رخ می دهد و پایه فکری خاصی ندارد. برای مثال در یک لحظه، کودک خوراکی مورد علاقه اش را طلب می کند. او تلاش می کند با تمام توان خود به دیگران بفهماند که آن خوراکی را لازم دارد. اما ممکن است زمانی که شما این خوراکی را به او می دهید به احتمال زیاد آن را کنار می گذارد و دیگر از آن استفاده نمی کند.
از دیگر رفتارهای کودک طبیعی می توانیم به تحمل پایین در زمان درخواست چیزی اشاره کنیم. زمانی که کودک طبیعی مایل به رفتار کردن است اجازه نمی دهد کودک ما صبر کند. پس زمانی که چیزی را درخواست می کند انتظار دارد که همان موقع برآورده شود.
قضاوت های صفر و صدی نیز یکی دیگر از رفتارهایی است که کودک طبیعی از خود بروز می دهد. برای مثال هیچ کودکی نمی گوید که رفتارهای دوستم گاهی اوقات بد و گاهی اوقات خوب است. او زمانی که از شخص بدی میبیند به صراحت می گوید که دوستم بد است و دیگر دلم نمی خواهد با او دوست باشم.
کودک طبیعی هیچ چیزی را غیر معمول و غیر طبیعی نمی بیند دوره آنلاین کوچینگ استادی فارکس و برای وی همه چیز بسیار معمولی است. به همین علت است، زمانی که به او نه می گوییم و کاری را برایش انجام نمی دهیم شروع به گریه می کند و نمی پذیرد که فلان اتفاق غیر ممکن بوده است.
یا زمانی که اتفاقی برای او رخ می دهد دید کودک طبیعی به آن مسئله بسیار ابدی است. برای مثال زمانی که با دوستش قهر می کند فکر می کند تا ابد قرار است این قهر ادامه پیدا کند و یا فکر می کند تا قیامت پدر و مادرش در کنارش خواهند بود.
2. کودک تطبیق یافته
همانطور که خواندیم، کودک طبیعی کودکی بود که بدون توجه به محیط اطراف خود، عکس العمل هایی را از خود نشان می داد.
کودک تطبیق یافته با طبیعی بسیار متفاوت است. زمان که می گذرد والدین سعی می کنند کودکان خود را بر اساس علایق خود تربیت کنند. به همین دلیل کودک کم کم یاد می گیرد که با توجه به شرایط محیطی اطراف به اتفاقات پاسخ دهد. در نتیجه، رفتارهایی که از خود بروز می دهد بر اساس الگوهای خاصی دوره آنلاین کوچینگ استادی فارکس هستند و مانند کودک طبیعی نیست.
در واقع کودک تطبیق یافته یاد می گیرد که به شرایط و قوانین محیطی احترام بگذارد و متین تر رفتار کند. البته این مسئله همه اش به رفتار و آموزش های والدین بستگی دارد. چرا که کودک به پدر و مادر خود نگاه می کند و طبق آن رفتارهای او ساخته می شود. برای مثال اگر ببیند والدینش با رفتارهای تند و پرخاشگرانه خواسته هایشان را درخواست می کنند او نیز یاد می گیرد که هر وقت چیزی خواست طغیان کند و به خواسته اش برسد. برعکس این مسئله نیز وجود دارد. اگر ببیند پدر و مادرش خیلی آرام و متین و به صورت منطقی از هم درخواست می کنند او نیز آموزش می بیند که این گونه رفتار کند.
بنابر این کودک تطبیق یافته ما می تواند به دو شکل خود را بروز دهد:
کودک درون در زمان بزرگسالی
همه ما بزرگ تر و بزرگ تر می شویم. در این حین ما رفتارهای کودکانه خود را در درونمان حفظ می کنیم و با آن ها در شرایط مختلف حاضر می شویم.
برای مثال در یک لحظه تصمیم به انجام کارهای خطرناک می کنیم. کارهایی که شاید در حالت عادی از خود بروز ندهیم. زمانی که دیگران نیز به ما می گویند که این کار را نکن خطرناک است؛ ما دو رفتار ممکن است از خودمان نشان دهیم. اگر در کودکی عادت به طغیان داشته باشیم که اصلا حرف آن ها را نمی پذیریم و می گوییم دلم می خواهد فلان کار را انجام دهم. اما اگر کودک مطیعی باشیم می گوییم باشه دیگر ادامه نمی دهم و خطر را متوقف می کنیم.